نتــــــرس . ..
گاهی حجم دلتنگیهایم آنقدر زیاد میشود . . . كه دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ میشود . . . ! دلــــــــتـــنــگـــــــــــم . . . ! دلتنگ كسی كه گردش روزگارش به من كه رسید از حركت ایستاد . . . ! دلتنگ كسی كه دلتنگی هایم را ندید . . . ... دلتنگ خودم . . . خودی كه مدتهاست گم كرده ام . . . !
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنی دلتنگتر میشم ولی نشنیده میگیری منو با این که با من نیستی دیوونه میشم از غمت داشتن تو کوتاه بود .. اما همونم کم نبود حقیقت و میدونی و ازم دفاع نمیکنی مردم تو رو از چشم من امشب تماشا میکنن کاش اتفاقی رد بشی از کوچههای دلخوری هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم
شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره خدا میبینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو خدا میدونه تو قلبت .. چه اندازه تو غم داری خدا نزدیک قلب توست .. با یک آغوش وا کرده خدا رو میشه حسش کرد .. توی هر حالی که باشی
توراگم کرده ام امروز وحالا لحظه های من گرفتار سکوتی سردوسنگین اند و چشمانم که تا دیروز به عشقت می درخشیدند نمی دانی چه غمگین اند... چراغ روشن شب بود برایم چشمهای تو نمی دانم چه خواهد شد... پرازدلشوره ام بی تاب و دلگیرم کجا ماندی که من بی تو هزاران بار در یک لحظه می میرم...
«خدایا، به هر که دوست می داری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است، و به هرکه دوست تر می داری بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر!» "دکتر علی شریعتی"
آهای تو که فکر می کنی خیلی دلم تنگه برات آهای تو که به من می گی به پام بسوز باهام بساز حالا اگه میخوای بری...راه بازه و جاده دراز نفرین کنی یا نکنی فرقی واسش نداره هر کی که یار اون بشه میره تنهاش میذاره برو که فکر رفتنت آتیش به جونم میزنه غم از تو باوفاتره هرشب به من سر میزنه یادته وقت رفتنت واسم پیغوم گذاشتی گفتی کنار من بودی اما دوسم نداشتی منتظرم اون روز بیاد که دستمو بگیری توی چشام نگاه کنی جون بکنی بمیری
زندگی یک بازی دردآور است زندگی یک اول بی آخر است زندگی کردیم و اما باختیم کاخ خود را روی دریا ساختیم لمس باید کرد این اندوه را بر کمر باید کشید این کوه را زندگی را با همین غمها خوش است با همین بیش و همین کمها خوش است باختیم و هیچ شاکی نیستیم بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم
مگذار گذشت در دلت گم بشود مجذوب طلسم سیب و گندم بشود مگذار که زندگی به این شیرینی قربانی یک سوء تفاهم بشود
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست نه! در دلم انگار جای هیچکس نیست آنقدر تنهایم که حتی دردهایم دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست حتی نفسهای مرا از من گرفتند من مردهام در من هوای هیچکس نیست دنیای مرموزیست ما باید بدانیم که هیچکس اینجا برای هیچکس نیست باید خدا هم با خودش روراست باشد وقتی که میداند خدای هیچکس نیست
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد، گلویم سوتکی باشد،بدست کودکی گستاخ و بازیگوش و او یکریز و پی در پی دم گرم و چموش خویش را بر گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد، بدین سان بشکند در من، سکوت مرگبارم را.........
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟ کجا روم که راهی به گلشنی ندانم که دیده برگشودم به کنج تنگنا من نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تختهپاره بر موج، رها، رها، رها من ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من! نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی که تر کنم گلویی به یاد آشنا من ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟ که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟ ستارهها نهفتم در آسمان ابری دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من
برای ما همین کافیست... اگرروزی بدین خط و بدین دفتر نظردوزی بخندی و به دل گویی کجایی یار دیروزی...... برای ما همین کافیست....
زندگی سه چیزبیشترنیست: به اجباربه دنیاآمدن ،باغم زیستن،باآرزومردن. زندگی کوزه گلی زرین است،آب این کوزه گهی تلخ وگهی شیرین است. زندگی همچون کلافی پیج درپیچ است که اولش پیچ است وآخرش هیچ. زندگی باصداشروع می شه بی صدا تموم می شه.
خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه |
About
به وبلاگ من خوش آمدید کانال ما در تلگرام حتما سر بزنید @Asheganehay1 @Statusfun
فروردين 1394 شهريور 1393 مرداد 1393 فروردين 1393 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 AuthorsLinks
همسایه SpecificLinkDump
شعرهای آذری Categories
تقدیم به عشق ماندگارم |