Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


˙·٠•●♥حس زیبا ♥●•٠·˙

 

درچشمانم تنــهـــــــا یی ام را پنهان می کنم ,


در دلم ، دلتنــــــگی ام را


در سکوتم ، حرفهای نگفته ام را ,

در لبخندم ، غــــــصه هایم را....


دل من چه خردسال است!!!!!!!!!!!!


ساده می نگرد , ساده می خندد , ساده می پوشد


دل من از تبار دیوارهای کاهگلی ست


ساده می افتد, ساده مــــی شکند...


ساده مـــــــی میرد

دل من تنها ، تنها، سخت "می گیرد"...

+نوشته شده در سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:,ساعت17:26توسط وحید SODAGAR | |

 


دلتنگی همیشه از ندیدن نیست.

 

لحظه های بی خبری پر از دلتنگیست….

 

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:6توسط وحید SODAGAR | |


هر گاه می خواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی،

هرگز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند!

فقط یک قطره اشک کافیست

تا ببینی چه تعداد دست

برای پاک کردن اشک های تو می آیند.

 

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:3توسط وحید SODAGAR | |

بیا با هم بسوزیم ولی‌ کنار هم باشیم

جدایی‌ها جانسوز ترن...

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت12:36توسط وحید SODAGAR | |

گردنم درد می کند

از بس همه چیز را گردن من انداختی

دوست نداشتنت را

خیانتت را

بی توجهی هایت را

بهانه گیری هایت را

و در آخر رفتنت را !

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت12:12توسط وحید SODAGAR | |

آغوشت می تواند

قشنگترین سرخط خبرها باشد

وقتی تو میتوانی

قشنگ ترین تیتر زندگی من باشی.

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت12:9توسط وحید SODAGAR | |

تولد انسان روشن شدن کبریتی است

و مرگش خاموشی آن!

بنگر در این فاصله چه کردی؟!

گرما بخشیدی…؟!

یا سوزاندی…؟!!

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت12:5توسط وحید SODAGAR | |


اگه دنبـالـت مـیـام فـقـطـ دارم

حرفــتو گــوش مـی کنم

آخـه خـودت گـفـتـی بــرو دنبال زندگیــت …

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:53توسط وحید SODAGAR | |

تنهایی یعنی کسی که دوسش داری

آفلاین میاد که متوجه اومدنش نشی.

تنهایی یعنی یکی رو از ته دل دوست داشته باشی اما

مطمئن باشی که اون دوستت نداره.

تنهای یعنی همه عشقتو ، زندگیتو پای یه نفر بذاری اما

اون به یه بهونه کوچیک تنهات بذاره و بره.

تنهایی یعنی اونی که دوستش داری میدونه اشتباه از اون بوده

نه تنها ازت عذر خواهی نمی کنه بلکه

هیچ تلاشی برای موندنتم نمی کنه….!

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:49توسط وحید SODAGAR | |

هــــرچی مهـــربونتر باشی

بیشتـــر بهت ظلم میکـــنن.

هــــرچی صـــادق تـــر باشی

بیشتـــر بهت دروغ میگــــن.

هـــرچی خـــودتو خاکی تـــر نشون بـــدی

واست کمتـــر ارزش قائلنـــد.

هـــرچی قلبتـــو آسونتـــر در اختیار بـــذاری

راحت تـــر لـــهش میکـــنن.

و اگــــر بدونند کـــه منتظـــری و بهشـــون احتیاج داری

انـــدازه یه دنیا ازت فاصلـــه می گــــیرند !!!

 

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:47توسط وحید SODAGAR | |

این که نامش زندگی است،

من را کشت….

مانده ام!

آن که نامش مرگ است با من چه می کند !

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:37توسط وحید SODAGAR | |

رفیق من سنگ صبور غمهام

به دیدنم بیا که خیلی تنهام

هیچکی نمیفهمه چه حالی دارم

چه دنیای رو به زوالی دارم

مجنونمو دلزده از لیلیا

خیلی دلم گرفته از خیلیا


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:27توسط وحید SODAGAR | |


دو وقــت دلــم مــي گــيــرد ..

يكــي وقتــي بــا "بــــلــــه" جــواب مــي دهــي

يــكــي وقــتــي "شــــمــــا" صــدايم مــي كــنــي ..!!!

چــگــونه صــدايــت كنــم كـه بــا "جــــانــم" جــواب دهــي؟

و "تــــو" صــدايــم كــنــي؟!!

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:21توسط وحید SODAGAR | |


کاش آدم ها یکم جرات داشتن …


گوشی رو برمیداشتن و زنگ میزدن و میگفتن :


ببین ؛ دلم واست تنگ شده ،


واسه هیچ چیز دیگه ای هم زنگ نزدم … !


(مخاطب خاص)

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:16توسط وحید SODAGAR | |

 تـو چـه میفـَهمی از روزگـآرم.. از دلتـَنگی ام

، گـآهی بـﮧ خـُدا الـتــمـآس میکُنــَم

خوابــَت را ببینــَم، میفـَهمی

فقـط خوابـــَترا...

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت1:11توسط وحید SODAGAR | |

صفحه قبل 1 ... 56 57 58 59 60 ... 68 صفحه بعد